حماسه حسین علم الهدی و همرزمانش را شبیه ترین حماسه جنگ ایران به روز عاشورا می دانند. گروهی اندک با اسلحه و مهماتی رو به اتمام و با نیروی ایمان ، مردمانی که با وجود یقینی که به کشته شدن داشتند ایستادند و صولت مرگ را به سخره گرفتند و به استقبال شهادت رفتند. تمامی رزمندگان آن روز هویزه، مظلومانه به شهادت رسیدند و پس از شهادت آنها تانکهای دشمن اجساد مطهرشان را که چون نگهبانی از نور در دشت پراکنده بود ، لگدمال هجوم وحشیانه تانکها نمود......
حضرت آیهالله العظمی خامنهای«مد ظله العالی» بیستم اسفند ماه 1375 در این مکان حاضر می شوند و در موردشان می فرماید:
«در همین بیابانی(مزار شهید و یارانش واقع در 25 کیلومتری هویزه) که امروز ما جمع شدهایم، یک روزی جمعی از بهترین جوانان و پاکیزهترین عناصر مؤمن و خالص و صالح ما با غربت به خاک افتادند و شربت شهادت را نوشیدند. آن روز شاید عده این جوانها 20 یا 30بیشتر نبود. 20 تا 30جوان با دست خالی، اما دل استوار از ایمان و توکل به پروردگار، اما در اینجا چند هزار تانک و نفر بر زرهی در این بیابانها مستقر بودند. این جمع کوچک می آمد برای مقابله آن جمع علیالظاهر بزرگ. با ایمان به خدا، با توکل، همچنانی که حسینابنعلی(ع) با جمع محدود در مقابل دریای دشمن ایستاد، قلبش نلرزید، ارادهاش سست نشد، تردید در او راه پیدا نکرد، این جوانها هم همینطور. من از شهید علمالهدی در همین جا پرسیدم شما چی دارید از سلاح و تجهیزات که دارید میروید؟ دیدم اینها دلشان آنچنان به نور ایمان و توکل به خدا محکم است که از خالی بودن دست خودشان هیچ باکی ندارند. شهدای ما در هر نقطه این جبهه عظیم با همین روحیه، با همین ایمان جنگیدند. »
حسین علم الهدی می گفت : ما عاقلانه فکر می کنیم وعاشقانه عمل می کنیم...
همین عشق در پایان پیکر مطهرش را چونان پیکر اباعبدالله ( ع ) زیر شنی تانک های بعثی برد تا بعد از چهارده قرن پیام پسر فاطمه ( س ) در گودال و در زیر سم اسبان لشکر یزید به فراموشی سپرده نشود. در سال 1362 جنازهی مطهر سید حسین در فاصلهی اندکی با مزار فعلی پیدا شد و از قرآن و آرپیجی او که در کنار جسدش بود، شناسایی شد.